دانلود فیلم کاسب های محل-کاسب ها زندگی آرام و خوشی دارند تا اینکه «نجار» با دختری آشنا می شود. به دنبال نجار کفاش و تره بار فروش محل نیز گرفتار عشق می شوند. اشکال کاسب ها اینست که دختران مورد علاقه شان از خانواده های پولداری هستند و امکان ازدواج آن ها با دخترها میسر نیست. سرانجام سه کاسب با یاری دوستانشان این مشکل را برطرف می کنند. (بیشتر…)

دانلود فیلم خشم عقابها-تنها آرزوی مرد متمول و متنفذ داشتن فرزند پسر است، اما کینه توزان با تعویض نوزاد به او می گویند که همسرش برایش دختری به دنیا آورده است. مرد پس از سال ها افلیج شده و در این حال هم از ادامه فعالیت دست نمی شوید و تصمیم می گیرد که جاده ای تا مزرعه اش ایجاد کند. او به همین منظور گروهی را استخدام می کند. بین رانندگان، جوانی است که معلوم می شود پسر واقعی اوست که به هنگام تولد او را با دختری عوض کرده اند. مردی که باعث این حادثه شده است پس از فاش شدن این راز یکبار دیگر چهره پلید خود را نشان می دهد این بار پدر را می کشد ولی پسر او را گرفتارمی کند و تحویل قانون می دهد و جاده ای را که پدرش آرزوی ایجادش را داشته بوجود می آورد. (بیشتر…)

دانلود فیلم کمربند زرین-یک قهرمان کشتی شیفته ی دختر مدیر یکی از باشگاه هاست. پدر دختر نیز در نظر دارد سهم شریک طمع کار خود را تصاحب کند و به همین جهت شرط ازدواج با دخترش را پیروزی در مسابقه ای قرار می دهد که قرار است به عنوان مسابقه ی بزرگ سال برگزار شود. صاحب باشگاه با شریکش در این مورد شرط بندی می کند. جوان حریف خود را شکست داده و با دختر دلخواهش ازدواج می کند. (بیشتر…)

دانلود فیلم فرشته فراری-دختری هنوز غم فقدان مادر را در قلب و روح دارد که مصیبت تازه ای برایش فراهم می شود. نامادریی حسود و بدرفتار، زندگی ساده و بی غل و غش را جهت «فرشته» غیرممکن می سازد. فرشته چاره ای جز فرار از خانه نمی بیند. پس از مدتی آوارگی، مرد کاسب کار مهربانی که علاقمند داشتن فرزندی است، او را با خود به خانه می برد. فرشته در این خانه نیز بیگانه است، او حالا اندک محبت پدر را نیز در کنار خود ندارد. چندی بعد نامادری درمی یابد که هیچ گاه نمی تواند صاحب فرزند شود. او نادم از رفتار گذشته، مایلست به هر نحوی که هست فرزند فراری همسرش را بازیابد… در جستجویی پرماجرا، سرانجام فرشته به خانه بازمی گردد. (بیشتر…)

دانلود فیلم حسین کرد شبستری-حسین کرد شبستری، چوپان سردار مسیح خان، فری ناز، دختر سردار، را از دست عده ای راهزن نجات می دهد. او به دنبال دختر به اصفهان می رود، و در بازار شهر با لوطی حیدر و مش اصفر بر سر پرداخت پول تعمیر گیوه هایش و غذایی که خورده اختلاف پیدا می کند. آن ها او را به نزد سردار مسیح خان می برند، و سردار طلب حسین را می پردازد و مهتر نسیم عیار را می گمارد تا به حسین راه و رسم شمشیربازی بیاموزد و قورچی سردار شود. شاه عباس، در هیئت مرشد کامل با دو تن از همراهانش: الله وردی خان و اسکندرخان برای تفحص در امور مردم وارد شهر می شود. حسین و نسیم به دستور سردار مسیح خان به جنگ حرامیان می روند و ببرازخان را از پا در می آورند. سردار، که راضی به کشته شدن ببرازخان نبوده، حسین را به سیاهچال می اندازد تا روز بعد سر از تنش جدا کنند. حسین از زندان می گریزد و به جنگ سایر حرامی ها می رود و پس از تار و مار کردن آنها در راه بازگشت به زندان درویش کامل و همراهانش را از دست عده ای مهاجم نجات می دهد و درویش دستور آزادی حسین را صادر می کند، و او را به عنوان داروغه پایتخت می گمارد، و اسباب ازدواج حسین و فری ناز را فراهم می کند. (بیشتر…)