خبر: تا کنون ۷۰ درصد از آثار موجود سینمای پیش از انقلاب در سایت گردآوری شده است
سینمای فیلمفارسی در یک نگاه

دانلود فیلم راز

سال تولید :۱۳۵۵
بازدید: بار
مشاهده و دانلود
دانلود فیلم بی گناه

دانلود فیلم بی گناه

سال تولید :۱۳۵۵
بازدید: بار
مشاهده و دانلود
دانلود فیلم حکم تیر

دانلود فیلم حکم تیر

سال تولید :۱۳۵۶
بازدید: بار
مشاهده و دانلود
دانلود فیلم به دادم برس رفیق

دانلود فیلم به دادم برس رفیق

سال تولید :۱۳۵۷
بازدید: بار
مشاهده و دانلود
دانلود فیلم مغولها

دانلود فیلم مغولها

سال تولید :۱۳۵۲
بازدید: بار
مشاهده و دانلود

سایت فیلمفارسی در نظر دارد،آرشیو کاملی از فیلم های ساخته شده سینمای پیش از انقلاب و آثار پس از انقلاب را به همراه شرح فیلم،عوامل سازنده ،لینک دانلود و سایر اطلاعات هر فیلم قرار دهد.بخشی از فیلم ها از نسخه های تله ۳۵ میلیمتری که عمدتا کمیاب و غنی هستند تشکیل و بخش دیگر کیفیت های معمولی و بعضا کم کیفیت است که در صورتیکه بتوان نسخه هایی با کیفیت مناسب و تله بدست آورد،جایگزین نسخه های معمولی گردد.نگهداری از آرشیو فیلم ها و هزینه های ماهانه سرور،به روزرسانی و تکمیل آرشیو،هزینه هایی که بابت تهیه تک تک نسخه های تله و فیلم های کمیاب شده است،ما را بر آن داشته است که لینک فیلم های قرار داده شده به قیمت پایینی ارایه گردد.

جهت اطلاعات بیشتر کلیک کنید
سینمای موضوعی
telehgramme
instagram
film-archive

دانلود فیلم شام آخر

کارگردان : شهيار قنبري
تهیه کننده : علي عباسي
نویسنده : شهيار قنبري
مدیر فیلمبرداری : جمشيد الوندي
بازیگران: پرويز فني زاده،ایران،نوری کسرایی،محمدعلی کشاورز،شهریار قنبری،بهروز به نژاد،داریوش ایران نژاد،جمشيد الوندي
آهنگساز : واروژان
خواننده : ستار
مدت زمان فیلم : 118دقیقه
سال تولید : 1355
کیفیت : تله ۳۵ میلیمتری
دریافت لینک دانلود
دانلود فیلم شام آخر

دانلود فیلم شام آخر-عصمت از شوهرش مرتضی طلاق گرفته و قصد دارد با علی به شهر دیگری برود. مرتضی با اصرار زن را نگه می دارد و علی را در خانه ی خود پناه می دهد. سالم، که صاحب دکان سمساری مرتضی است، او را سرزنش می کند و برای او مأمور می آورد. مدتی بعد مرتضی از رفتار عصمت و علی به تنگ می آید، و در لحظه ای که تصمیم دارد رگ دستش را با قمه قطع کند زن غریبه ای به نام خورشید سر می رسد و از مرتضی می خواهد که وسایل منزلش را بخرد تا او، که شوهرش فوت کرده، از شهر برود. مرتضی به خورشید کمک می کند و به تدریج جای خالی عصمت را با او پر می کند. علی با عصمت بنای ناسازگاری می گذارد و عصمت از مرتضی می خواهد که در دکان سمساری دست او را بند کند. مدتی بعد علی تصمیم می گیرد عصمت را ترک کند، و مرتضی با خورشید قرار می گذارند که به شهر دیگری بروند. مرتضی دکانش را به سالم واگذار می کند. اما خورشید او را ترک می کند و همراه علی از شهر می رود. مرتضی قداره اش را بر می دارد و دیوانه وار به در و دیوار خانه می کوبد. (بیشتر…)